گفت فلانی این همه داستان از اساطیر ایران نوشته ایی ! واقعا چرا ؟! آیا اساطیر ما زنده می شوند و آیا اساطیر ایران ، در حال حاضر می توانند معنایی فیزیکی و حقیقی داشته باشند و ما را از هزار درد بی درمان نجات دهند ؟! و در آخر هم خیلی محکم گفت : به نظر من شما بیخود به گذشته پر افتخار ایران می پردازید ...
کمی نگاهش کردم دو جمله از حکیم ارد بزرگ به ذهنم آمد اما قبل از مطرح کردن جملات به آن دوست گفتم : به امید و قابلیت آن باور داری ؟
گفت : بله ، صد در صد
گفتم : حکیم ارد بزرگ می گوید : اسطوره ها زاینده اند ! آنان برای فرزندان سرزمین خویش همواره امید به ارمغان می آورند .
و بعد دوباره به آن دوست گفتم : قبول داری که جوانان نا امید بدنبال پر کردن خلاء درونیشان هستند ؟
و او گفت : بله
و جمله دوم حکیم ارد بزرگ را گفتم : سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند .
آن دوست اینگار یک چیز تازه یافته بود و به آرامی گفت پس برای همین بروسلی ، جومونگ ، آرنولد ، مارلون براندو و... می شوند همه چیز جوانان ما ...
این دو جمله ارد بزرگ را باید با زر نوشت دست مریزاد استاد آتشی هر داستانتان زیباتر از دیگری
پاسخحذفحکایت جالبی بود
پاسخحذفمن جواب خودم را گرفتم
آخه من هم همیشه تو ذهنم از خودم می پرسیدم فایده اساطیر چیه
به خاطر آگاهی بخشیتون ازتون متشکرم
احسسسسسسسسسسسسسسند زنده باشی
پاسخحذفعالی بود عزیزان
پاسخحذففوق العاده از این سایت خوشم امد حیف که مطالبش کم بود
پاسخحذفدمت شوفاژ
پاسخحذفبسیار زیبا بود.
پاسخحذفعالی بود توروخداازاینا بیشتر بنویسید تا بلکه جوونا آگاه بشن
پاسخحذفزنده باد. پاینده باد جوانان ایران زمین و پاینده باد وجدان خالص ایرانی که هرلحظه بازتابی از زمان روی آن بیرنگ می ماند چراکه چنین وجدان وسرشتی در وجود مردمانی که دردوره تمدن ما ، غارنشین بوده اند کم یافت میگردد.
پاسخحذف